قبل از بارداری این ۱۱سوال را از پزشک خود بپرسید
تاریخ انتشار: ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۹۵۲۴۵۸
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایرنا، گاهی اوقات تصمیمهای ما لحظهای و هیجانی است اما بچه دار شدن، تصمیم مهمی است که باید مطمئن شویم جزو تصمیمهای هیجانی در زندگیمان نیست. حالا برای اینکه هم مدت زمان لازم برای مطمئن شدن از تصمیم خود را داشته باشیم و هم بارداری را در سلامت کامل طی کنیم، بهتر است ۱۱ سوالی که در ادامه میخوانیم را از پزشک خود بپرسیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
۱. تقریبا چه مدت زمانی طول میکشد باردار شوم؟
مدت زمان دقیقی را نمیتوان برای پاسخ به این سوال جواب داد. برخی زوجها در اولین تلاش خود بچهدار میشوند و برخی دیگر بعد از گذشت چند سال هنوز موفق به بارداری نشدند؛ ولی پزشک شما میتواند بر طبق سن، تاریخچه سلامت و تجربه آخرین نزدیکی، بازه زمانی احتمالی را به شما بگوید. شما با در نظر گرفتن این بازه احتمالی از استرس و نگرانیهای بیجا، خود را دور میکنید.
۲. چه زمانی باید قرصهای ضد بارداری را قطع کنم؟
تصور اینکه بلافاصله بعد از قطع کردن قرصهای ضد بارداری، حامله میشوید اشتباه است. شاید پیش بیاید ولی برای همه اینطور نخواهد بود. ممکن است تا چند ماه بعد از قطع کردن قرصها، فقط تغییر سیکل عادت ماهانه را داشته باشید و هر چه تغییر بیشتر طول بکشد بارداری نیز به تعویق میفتد. اگر از دستگاههای مخصوص ضد بارداری استفاده میکنید نیز با پزشک خود مشورت کنید.
۳. آیا شرایط سلامت من روی بارداری اثر میگذارد؟
به عقیدهی مینکن، برخی از قرصهایی که ما برای سلامتی خود استفاده میکنیم بر باروری ما اثر میگذارند. مانند قرصهایی که برای بیماریهای سندرم تخمدان پلیکیستیک، اندومتریوز، اختلالات تیروئیدی و حتی بیماریهای مقاربتی استفاده میکنیم. و قرصهایی که همسرمان هم استفاده میکند نیز مهم است؛ زیرا تعداد اسپرمها، تحریکات یا مورفولوژی ممکن است دچار مشکل شوند. پزشک شما بهترین کسی است که میتواند شما را راهنمایی کند.
۴. چگونه قرصهایم بر بارداری من اثر میگذارند؟
برخی داروهایی که مخدر دارند و برای درمان فشار خون بالا و صرع استفاده میشوند شانس بارداری را کاهش میدهند. همچنین ممکن است داروهایی از قبیل اناسآیدیها، استروئید، ضد افسردگی، ضد اختلالات سایکوتیک و تیروئید در هنگام بارداری به جنین آسیب برساند. با پزشک خود کامل در اینباره مشورت کنید شاید داروهای جایگزینی را به شما پیشنهاد دهد که برای جنین و مادر کاملا بی خطر هستند.
۵. آیا قرصهای ویتامین و تقویتی باید بخورم؟
طبق قائدهی کلی، مادران قبل از بارداری به مدت ۶ ماه باید مکملهای فولیک اسید را مصرف کنند. دکتر مینکن میگوید: « فولیک اسید کمک به کاهش خطر نقص لولهی عصبی و برخی از نقصهای هنگام تولد میشود». ممکن است پزشک به شما داروهای تقویتی دوران بارداری را بدهد مخصوصا اگر کمبود ویتامین و مواد معدنی خاصی را داشته باشید.
۶. آیا باید برنامههای روتین سبک زندگیام را از جمله رژیم غذایی، ورزش و غیره را تغییر دهم؟
آیا میدانستید کاهش یا افزایش وزن میتواند بر برداری اثر گذارد؟ حتی ممکن است دچار دیابت بارداری و فشار خون بالا شوید که عادات جدیدی را در سبک زندگی شما را میطلبد. اگر رعایت نکنید ممکن است موجب سقط جنین شود. رفتارهای پرخطر مانند سیگار، مواد مخدر و الکل اثرات بسیار بدی بر جنین نیز میگذارد. بهتر است یک مشورت کامل با در نظر گرفتن تمام جوانب و بدون رودربایستی با پزشک خود داشته باشد.
۷. آیا به واکسن نیاز دارم؟
بیمار شدن در دوران بارداری خوشایند نیست و ممکن است برای مادر و جنین خطر آفرین باشد. به همین دلیل قبل از بارداری پزشک به شما واکسن سرخک، اوریون، سرخجه و آبله مرغان میدهد. واکسن آنفولانزا فصلی، کزاز، دیفتری، سیاه سرفه و هپاتیت را میتوان در دوران بارداری نیز تزریق کنید.
۸. باید به پزشکی با متخصص دیگر هم مراجعه کنم؟
همه متخصصین زنان دارای گواهی نامههای زایمان هستند که زمینه بارداری و زایمان است. از پزشک خود دربارهی زایمان خود سوال کنید و دقت کنید که در چه موردی با یگدیکر صحبت نکردهاید. اگر مشکل دیگری نیز دارید از پزشک دربارهی تخصصی(متلا تخصص مغز و اعصاب) که باید به آن مراجعه کنید هم سوال بپرسید.
۹. آیا باید آزمایش ژنتیک بدهم؟
شما و همسرتان ممکن است تصمیم به انجام آزمایشهای ژنتیکی گرفته باشید تا از شرایط ژنتیکی ارثی از جمله آتروفی عضلانی نخاعی, فیبروز کیستیک, بیماری تای ساکس و غیره آگاهی کسب کنید. اگر نتایج به دست آمده مثبت باشد، پزشک میتواند به تعدیل خطرات ناشی از بارداری طبیعی به شما کمک کند. شاید هم بارداری آزمایشگاهی برای فرزند شما بهترین گزینه باشد.
۱۰. چرا نمیتوانم باردار شوم؟
از هر ۸ زوج آمریکایی، یکی به ناباروری دچار است. اگر در طول ۱ ماه تلاش باردار نشدید یا بالای ۳۵ سال سن دارید و بعد از ۶ ماه باردار نشدید، به پزشک خود مراجعه کنید و برای حل مشکل با او مشورت کنید.
۱۱. بعد از گرفتن تست مثبت بارداری چه کاری باید انجام بدهم؟
برخی زوجها نمیدانند بعد از آزمایش مثبت بارداری چه کاری باید انجام بدهند. آیا باید بلافاصله به پزشک مراجعه کنیم یا بگذاریم جنین به اندازه مشاهده در سونوگرافی بزرگ شود. پزشک شما میتواند توصیههای تخصصی خود را به شما بدهد.
منبع: اقتصاد آنلاین
کلیدواژه: بارداری ویتامین قرص ضد بارداری قدرت باروری مردان مکمل دارویی پزشک خود قرص ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۹۵۲۴۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ملک الشعراء حکیم شفایی، ادیب و پزشک نامآور اصفهانی
ایسنا/اصفهان حکیم شفایی، ادیب و پزشک نامدار اصفهانی در عصر صفوی بود که در علوم مختلف تبحر داشت. در کنار پزشکی، ادیبی برجسته نیز بود که دیوان شعری از خود به جای گذاشته است. این ادیب اصفهانی به ملکالشعرای زمانه خود ملقب است.
شرفالدین حسن حکیم شفایی اصفهانی از طبیبان بنام عصر صفوی بود که توانست به دربار شاه عباس راه یابد و پزشک مخصوص او شود. از سوی دیگر، او شاعری نکنهسنج نیز به شمار میرفت. این پزشکِ شاعر در سرودن، متأثر از بزرگانی چون حافظ شیرازی بود که در دیوانش هم بازتاب یافته است: «شفائی در کنار زندهرودم دل همی خواهد، کنار آب رکناباد و گلگشت مصلا را».
مهمتر از آن، تأثیر وی بر شاعران روزگارش بود تا جایی که او را معروفترین استاد شعر صائب تبریزی میدانند؛ صائبی که دربارهاش سرود: «در اصفهان که به دردِ سخن رسد صائب؟ کنون که نبضشناسِ سخن شفایی نیست» لطفعلی بنان، مصحح دیوان شفائی اصفهانی (نشر ادارۀ ارشاد اسلامی، ۱۳۶۲)، بحث مفصلی دربارۀ شعرِ این پزشک نامدار دارد؛ پزشک و شاعری که به گفته بنان کمتر کسی او را میشناسد و «مجهول القدر» و «ناشناخته» است.
برای آشنایی بیشتر از طبابت و شاعری حکیم شفایی اصفهان که یکی از خیابانهای نصف جهان نیز به نامش است، با مسعود کثیری، از بنیانگذاران رشته تاریخ پزشکی در ایران، شاعر و عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان گفتوگو کردیم. کثیری ضمن تأمل در شعر و پیشه این پزشک، در گفتوگو با ایسنا، درباره تاریخ طب از دو جنبه عامیانه و مکتبی نیز بحثی مقدماتی مطرح کرد که در ادامه آن را میخوانید.
اولین بیمار تاریخ، اولین پزشک تاریخ
مسعود کثیری، عضو هیئتعلمی گروه تاریخ و ایرانشناسی دانشگاه اصفهان و تاریخنگار علم پزشکی، در گفتوگو با ایسنا و در مقدمه بحث خود ابتدا در تاریخ طب درنگ و بیان کرد: اگر بخواهیم در تاریخ پزشکی تأمل کنیم که انسان از چه زمانه و روزگاری به این دانش و علم دست یافته است، باید بگوییم از همان روزی که نخستین آدم بر روی کره زمین میزیست، این قلمرو نیز معنا یافت.
وی ادامه داد: به بیان دیگر، بنا بر ماهیتی که پزشکی و پیوند آن با زیست بشری دارد، نخستین انسان را میتوان هم اولین بیمار تاریخ و هم اولین پزشک تاریخ دانست. چراکه بدون تردید آدمی از زمانی که پا به این دنیا گذاشته است، درد و رنجهایی داشته و برای درمانشان تلاش میکرده است. بیماری و طبابت از همان ابتدای تاریخ انسانی همپای یکدیگر بودهاند و اکنون نیز هستند.
کثیری، سپس به مفهوم و جایگاه درمانگری در دورترین ادوار تاریخی نظر کرد و توضیح داد: مردم در یک برهه مشخص، پزشکی را از دریچه ماورایی و جادوگری میدیدند. یک بیمار گمان میکرد که ناخوشیاش پیامد گناهان اوست.
این مدرس و پژوهشگر افزود: بر اساس این جهانبینی، نیروهای ماورایی یا خدایان عالم با فرستادن انواع بیماریها انسان را مجازات و متنبه میکردند. این تفکر حتی در میان ادیان الهی نیز وجود داشت. برای نمونه، در دین مزدیسنا، زرتشتیان باور داشتند که اهورامزدا ۹۹۹ عامل نیک برای سلامت آدمیان در عالم گسترانده و همزمان معتقد بودند که اهریمن نیز ۹۹۹ عامل بیماری یا ناخوشاحوالی پیش پای بشریت گذاشته است.
گذار ایرانیان از پزشکی مکتبی به طب فولکلوریک
پزشکی در گذر تاریخ، مانند هر علم و دانش دیگری، تحولات و دگرگونیهای خاص خود را داشته است. مدرس تاریخ دانشگاه اصفهان اینگونه درباره آن تبیین کرد: نگاه جامعه بشری به درمانگری و از پنجره ماوراءالطبیعه با نگاه متفاوتی که یونانیان باستان به این قلمرو داشتند، به حاشیه رفت.
کثیری که از بنیانگذاران رشته تاریخ پزشکی در ایران است، یادآور شد: یونانیها پا را از قلمرو ماورا صرف بیرون گذاشتند و در واقع جهانبینی آنان در این باب مادی شد. بقراط را میتوان در این نظرگاه نو پیشتاز دانست. به باور این پزشک کلاسیک، بیماری امری مقدس نبود و ریشهای زمینی داشت. بر اساس همین نگاه نو بود که پزشکی از دست کاهنان و امثال آنان خارج شد. از این پس، طب علمی شد که پزشکان در راس آن قرار میگرفتند.
او اظهار کرد: علم پزشکی تا به دوران اسلامی و سرزمین ما در دوره پس از باستان برسد، تحولات بسیاری پشتسر گذاشت. وقتی از پزشکی در تمدن اسلام و بین پزشکان نامدار ایران صحبت میکنیم، ریشههای آن به همان اصول پزشکی بقراط بازمیگردد که آن را جالینوس مکتوب کرده بود. همزمان با اوج تمدن اسلامی، یعنی قرون سوم و چهارم هجری قمری، پزشکی نیز به عالیترین درجۀ خود در این دنیا رسید. ابن ربن طبری، زکریای رازی، علی مجوسی اهوازی و ابنسینا از جملۀ آن مفاخر به شمار میآیند.
این مورخ با تأکید بر این مسئله که روایت و تحلیل تاریخ پزشکی بحث گستردهای است، چنین توصیف کرد: طب در قلمرو اسلامی و کشورمان پس از اوج اعتلای آن در قرون اولیه اسلامی، به دلایل و عللی که بحث در باب آن مفصل است، رکود کرد. پزشکی مکتبی ما در اسلام که ایران هم بخشی از آن بود، رسید به همان نقطهای که در ابتدا گفتم.
او سپس بیان کرد: دانش پزشکی و طب ما از قله به قعر رسید و شد همان طب خرافی که در جهانبینی آدمهایش به قلمرو فرازمینی تعلق میگرفت. این پزشکی را که با باورهای خرافی اقوام مهاجم به ایران، مانند ترکمانان و مغولان، آمیخته شد، میتوان Traditional Medicine یا Folk Medicine نامید.
پزشکی صفوی در مسیر سیاست و هویت ملی
این پژوهشگر تاریخ علم پس از ورود به پزشکی عامیانه یا فولکلوریک، به دنیای پزشکی صفویان وارد شد و توضیح داد: دوران صفویه عصری است که ما ایرانیان برای تأسیس دولتی ملی و مستقل و شیعی تلاش میکردیم. در این اندیشه و سیاست جدید تلاش میشد تا همه مردم ایران در سایه آیین تشیع به یک ملت واحد تبدیل شوند.
کثیری گفت: این حکومت نو بسیار تلاش میکرد تا نه فقط در حوزه سیاسی بلکه در تمامی جنبههای زیست، انسان ایرانی را با نگرشهای نوینش پیوند بزند. یکی از این جنبهها پزشکی، فرهنگ سلامت و جهانبینی درمانگری ما بود که شخصیتی چون حکیم شفایی اصفهانی نیز در آن بالیده شد.
این مدرس تاریخ علم خاطرنشان کرد: شاید بشود اسم این راه و رسم نو را گذاشت طب سیاسی، طبی که به سهم خودش بنیادهای هویت ملی و نوپای ما را تقویت کند. بنابراین، پزشکی علم و پیشهای نبود که صرفاً در خدمت سلامت جسم و روان و درمانگری انسان باشد، پزشکی به بخشی از سیاست و هویت فرهنگی ما تبدیل شد.
عضو هیئتعلمی گروه تاریخ و ایرانشناسی دانشگاه اصفهان با تأمل در ویژگیها و علایق پزشکان عصر صفوی چنین شرح داد: دخالت دادن اصول مذهب و دین در پزشکی یکی از علایق و اهداف مهم پزشکان این دوران بود. پزشکان نامور و زبردست عصر صفوی غالباً در سیاست نیز نقشآفرینی میکردند.
وی ادامه داد: مخصوصاً در اواخر دوره صفویه شاهدیم که پزشکان معروف کشور پس از شاه مهمترین مناصب را به عهده داشتند. غالباً پزشکان، شخص دوم یا سوم مملکت بودند. این افراد در تلاش بودند تا مطابق اصول اسلامی و احادیث و روایاتی که به دستمان رسیده است، شیوهای نوین از پزشکی را ارائه کنند که مبتنی بر الهیات باشد.
تاریخ نگار علم پزشکی کشورمان جهانبینی مردم را نیز اینگونه تبیین کرد: مردم کوچه و بازار نیز به شکلی دیگر از پزشکی مکتبی فاصله گرفتند. آنان برای درمان امراض و کسالتهای خود به انواع خرافات و جادو و دعانویسی رو کردند. البته بسیار مهم است که بدانیم هم بین طبیبان ما و هم بین عوام عصر صفوی استثنا هم وجود داشت. به عبارت دیگر، دیدگاههای دیگری نیز در قلمرو علم پزشکی و سلامت دوران صفویه وجود داشت که در تضاد با نگاه غالب بود.
در محکمه طبیب شاعر!
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان سپس با ذکر این نکته که حکیم شفائی اصفهانی یکی از پزشکان همین دوره صفویه و از علمای روزگار خود بود، اینگونه توصیف کرد: وقتی به کسی چون حکیم شفایی اصفهانی عالم میگوییم، منظور این است که صاحب علم است. عالم در اینجا صرفاً به معنای پیشوای مذهبی نیست.
وی افزود: این افراد در زمانه خود دانشآموخته حوزههای علمیهای بودند که در آن دامنه وسیعی از علوم را میآموختند. بر همین اساس، حکیم شفایی نیز در چنین محیطی طب را آموخت و همزمان بر دایره متنوعی از علوم زمانه خود، مانند ادبیات فارسی اعم از نظم و نثر، زبان و ادبیات عربی، فقه و اصول، صرف و نحو و فلسفه و منطق، تسلط داشت یا با آنها آشنا بود.
محقق شهرمان با یادآورشدن این نکته که حکیم شفایی اصفهانی در سال ۹۹۶ هجری قمری به دنیا آمد و در ۱۰۳۷ هجری قمری درگذشت، متذکر شد: حکیم در خاندانی عالم چشم به جهان گشود که نسلدرنسل جایگاه مهمی در علوم و حکمتهای زمان خود داشتند. همگی آنان ضمن اینکه پیشوای مذهبی و روحانی بودند، طبابت هم میکردند. متأثر از همین پیشینه خانوادگی بود که او هم جذب علم و پزشکی شد. او در محیط خانوادگی خود و نزد دیگر بزرگان شهر اصفهان آموزشهای لازم را دید.
کثیری به زیست و پیشه حکیم شفایی قبل از پایتختشدن اصفهان در سال ۱۰۰۶ هجری قمری و بهدست شاه عباس صفوی نظر کرد و چنین شرح داد: حکیم شفایی قبل از ورود شاه عباس به اصفهان یکی از پزشکان نامدار شهر بود و محکمهاش نیز مکان معروفی چون مسجد جامع اصفهان یا عتیق محسوب میشد.
او در توضیح محکمه گفت: محکمه اصطلاحی مخصوص در این روزگار بود که به مکان کار پزشک یا جایی که او و مریض همدیگر را ملاقات میکردند، گفته میشد. میگفتند محکمه چون پزشک مثل یک قاضی در آن حکم میداد. پزشک، دانشها و علوم و تحلیل خود را با اطلاعاتی که از احوال بیمار به دست میآورد، کنار هم میگذاشت و درباره وضعیت مریض حکم میداد. واژه محکمه به همین حکمدادن اشاره داشت و بر همین اساس به پزشک نیز عنوان شغلی حکیم میدادند.
این مورخ و مدرس در ادامه اظهار کرد: حکیم شفایی همانند دیگر پزشکان یا حکمای زمان خود در جایی چون تختسرای یا پلههای مسجد مینشست و بیماران نیز به او مراجعه میکردند. حکما پول ویزیتی که امروزه با آن آشنا هستیم، دریافت نمیکردند. اما پول دارو را حتماً میگرفتند. هر حکیمی در بین بساط پزشکی خود دایرۀ متنوعی از گیاهان دارویی داشت.
وی تأکید کرد: البته دادن پول چندان مرسوم نبود. آنچه باب بود دادن مقداری خوراکی به طبیب محسوب میشد؛ یعنی هر کس به تناسب لطفش و توان مالیاش مقداری تخممرغ، نان خشک، کشمش و مویز یا هر خوراکی و کالای دیگری که شاید با شغل بیمار ارتباط داشت، به پزشک میداد. حکیم شفایی اصفهانی در چنین نظامی طبابت میکرد. «حق قدم» هم باب بود و زمانی به پزشک داده میشد که خود او به بالین بیمار برود، نه اینکه بیمار به محکمهاش پا بگذارد.
طبیب محبوب شاه عباس با قلمی لطیفهپرداز
این تاریخنگار در مورد راهیابی حکیم شفایی اصفهانی به دربار شاه عباس بیان کرد: وقتی شاه عباس به اصفهان آمد و این شهر را پایتخت کرد، شفایی اصفهانی از چنان شهرت و مهارتی در طب برخوردار بود که در ردیف پزشکان دربار قرار گرفت. وی احترام و اعتبار فراوانی نزد این پادشاه صفوی داشت.
او توضیح داد: همانطور که گفتم حکیم شفایی به رسم همه عالمان زمانهاش در علوم مختلف تبحر داشت، اما بیش از همه در پزشکی به شهرت و موفقیت رسید. در کنار پزشکی ادیبی برجسته بود و دیوان شعری از خود به جای گذاشته است که به تازگی هم برای چندمین بار چاپ شده است. او به جز پزشک دربار، به ملکالشعرای زمانه خود ملقب بود.
وی اضافه کرد: در اصفهان و شهرهای دیگر انجمنهای ادبی مختلفی در بین پزشکان وجود دارد که متأثر از این طبیبِ شاعر، نام حکیم شفائی اصفهانی را برای خود برگزیدهاند. دکتر محمد سیاسی مدیر و از جمله بانیان یکی از این انجمنها در شهر اصفهان به شمار میرفت. ساختمان نظام پزشکی اصفهان نیز محل برگزاری این انجمن ادبی بود.
کثیری در پایان یادآور شد: اهالی ادبیات غالباً حکیم شفایی اصفهانی را به شعر و دیوان معروفش میشناسند و پزشکان نیز او را در جایگاه طبیبی نامدار در خاطرهها دارند. خود حکیم شفایی اصفهانی نیز به این مطلب اشارهای کرده بود که شاعر بودن من چنان بر پزشکیام سایه افکنده است که اهل شعر از طبیببودنم آگاهی ندارند و از طرفی پزشکان نیز قدرت شعری من را نمیبینند و فقط در جایگاه طبیب میشناسند.
این پژوهشگر در باب اشعار حکیم شفایی توضیح داد: گفتنی است که شاعرانههای او در روزگار جوانیاش غالباً هجوآمیز و سخریه بود. ممکن بود از دست کسی دلخوری داشته باشد و با توان شعری و قلمی خود، آن فرد را نکوهش کند! بعدها شعرش متحول شد و از این روش فاصله گرفت، اما باز هم اطرافیان اصفهانی از قلم و شعر او میترسیدند. بهطورکلی، حکیم شفایی بیانی شیرین، بذلهگو و لطیفهپرداز داشت.
انتهای پیام